Thursday, July 29, 2010

جنگ نرم فردای پیروزی انقلاب شروع گردید

بنام خدا

جنگ نرم فردای پیروزی انقلاب شروع گردید

با مرور اجمالی تاریخ در می یابیم که عمر همه شاهان ، فرمانروایان، پیامبران ، حکومت ها و سلسله ها محدود است . در چشم به هم زدن سلسله ای می اید وسلسله ای جای انرا می گیرد .فرمانروایی عادل یا جائر جای خود را به فرمانروایی دیگر میدهد . تصور اینکه حکومت و سلسله ای جاودانه است ، خیالی است باطل ، کسانی که اینگونه فکر می کنند، یا تاریخ نخوانده اند ، یا از سیاره ای دیگرآمده اند ، ویا در عالم رویا های خود سیر میکنند و از این طریق خواسته های نفسانی خویش را بر حقایق و واقعیات حاکم می نمایند .
حکومت ها و فرمانروایان همیشه بدنبال اب حیات گشته اند تا حکومت خویش را جاودان سازند ، ولی هرگز بدان نرسیده اند .
از ابتدای بر قراری نظام جمهوری اسلامی بسیاری از مردم و مسئولین آرزو داشته اند که این انقلاب تا انقلاب حضرت مهدی ( عج ) ادامه یابد .اما هیچ کس از زمان ظهور ان حضرت اطلاع ندارد و در ثانی ادامه نظام جمهوری اسلامی هم بنا به خواست حاکمین نیست ، مگر عمر حکومت های قبل به خواسته خودشان بوده است که ادامه حکومت جمهوری اسلامی هم به خواسته مسئولین ان باشد .حکومت جمهوری اسلامی چون دیگر حکومت های طول تاریخ با دشمنان داخلی و خارجی مواجه است . برای بقای خود باید در جبهه های متفاوتی بجنگد تا بتواند به حیات محدود خود ادامه دهد . ( چون چرخش حکومت ها جبر تاریخ است ) .
در یکی دوسال اخیر بحث بر جنگ نرم در رسانه ها مطرح شده است . جنگ نرم جنگی است که از فردای شروع هر حکومتی اغاز میگردد ، اما متاسفانه حکومت خیلی دیر به وجود ، ماهیت و چگونگی این جنگ پی برد ، و در حال حاضر هم هیچ وسیله دفاعی در مقابل ان در اختیار ندارد . جنگ نرم یعنی تغییر نگرش اهسته و پیوسته شهروندان یک کشور انقلابی نسبت به اهداف ، عملکرد وماهیت وجودی انقلاب ،حکومت و حاکمین کشورشان .این تغییر نگرش یا بصورت خود جوش در افکار عمومی بوجود می اید و یا توسط دشمنان تحریک شده و پر رنگ تر می گردد . ولی قدر مسلم این است که جنگ نرم یک نوع تغییر نگرش است ، یعنی شک در صداقت و کارائی حکومت وناامیدی از اینده ،خواه خود جوش ، خواه با تحریک رقبا . معمولا اگر جنگ نرم با تحریک رقبا باشد ، انان مایلند نحوه برخورد با این جنگ را هم دیکته کنند تا ضربه ای دو چندان وارد نمایند ( ایجاد حریق و تجویز بنزین به جای اب برای خاموش کردن ) . باید قبول کرد که در حال حاضر تغییر نگرش وسیعی در جامعه نسبت به عملکرد حکومت در حال شکل گیری است . مردم سوالات بسیاری در باره نحوه اداره کشور دارند . این سوالات را با انکار و سانسور نمی توان خاموش نمود ، مردم در باره قول های انقلاب اسلامی مبنی بر کاهش فساد اخلاقی ، اعتیاد ، فحشا ، چپاول اموال عمومی ، و بی عدالتی اقتصادی و فرهنگی سوال دارند . نمی توان با یک جمله کوتاه ، " همه این مشگلات بخاطر دشمنی بیگانگان است " جواب قانع کننده ای به آنان داد . و اگر قبول نکردند توطئه گر خواندشان ، وانها را به بر اندازی و ایجاد جنگ نرم متهم نمود . بر مبنای چه منطق و فلسفه ای تغییر حکومت و بر اندازی مسالمت آمیز حکومت غیر کارامد جرم است ، از دید عده ای از شهروندان ، جمهوری اسلامی در حال استحاله شدن است و دارد به حکومت ولائی تبدیل میگردد . پیمان و رای مردم در سال 1357 به جمهوری اسلامی با سه مولفه استقلال ، ازادی و جمهوری اسلامی بوده است . شاید از دید عده ای حکومت ولائی بسیار بهتر از دیگر حکومت هاست ، اما مسئله این است که هر نوع تغییر حکومت باید با خواست اکثریت مردم باشد ، بجای عموم مردم فکر کردن و بدون نظر آنان تغییر حکومت دادن در قرن بیست و یکم قابل قبول نیست .
در تمام دنیا و در طول تاریخ حکومت های عاقل به دنبال این بوده اند که مخالفین خود را از براندازی مسلحانه به سمت مبارزات غیر خشونت امیز سوق دهند ، تا از خون ریزی و زوال زود هنگام حکومت جلوگیری نمایند . اما متاسفانه برای اولین بار شاهدیم که بعضی از مسئولین کشور در پی ان هستند که مخالفت های نرم و غیر خشونت امیز مخالفین خود را تبدیل به مبارزات خشونت امیز نمایند ( همیشه تنگ کردن عرصه مبا رزات مسا لمت امیز مثل بستن مطبوعات منتقد و ممنوعیت تظاهرات ، منجر به رادیکال شدن منتقدین می گردد ) . انان فراموش کرده اند که حکومتی که نتواند با داشتن تمام وسائل ارتباط جمعی در دنیای مدرن امروز جواب قانع کننده ای به شهروندان خود بدهد ، هرگز قادر نخواهد بود در دو جبهه جنگ نرم و جنگ سخت موفق باشد . فراموش نکنیم که هر حکومتی همیشه با جنگ نرم مواجه بوده و خواهد بود . حکومت حتی اگر صد ها جبهه دیگر را بگشاید ، جبهه جنگ نرم همیشه همزاد او خواهد بود . و تنها راه موفقیت در این جنگ اقنای افکار عمومی و احترام به سوال کنند گان ومخالفین سیاسی است .
عده ای ازمردم سوالات و تردید های اساسی در باره عدالت قضائی ، اقتصادی ، سیاسی ، قومی ومذهبی دارند ، با دستگیری و محاکمه غیرمنصفانه مخالفین سیاسی نمی توان جواب قانع کننده ای به مردم داد . با انگ برانداز ومحاب و مزدور بیگانه به مخالفین سیاسی برای همیشه نمی توان از انتقادات برحذر بود ، تکرار این ترفند در دراز مدت مشروعیت دادن به براندازی است .مردم شایعاتی مبنی بر بد رفتاری در زندانها شنیده اند و با چشمان خود دیده اند که زندان نتوانسته است مجرمین را اصلاح نماید ، مردم می بینند که سازمان زندان ها نتوانسته است از ورود مواد مخدر به زندان جلو گیری نماید . در این حالت دو فرضیه مطرح میگردد یا دولت واقعا قصد جلوگیری از وروی و توزیع مواد مخدر را ندارد و یا راهکار های مبارزه با ان درست نیست ، بالاخره باید یکی از این دو را پذیرفت ، ادعای هم مرزی با پاکستان و افغانستان ادعای نخ نماست به دو دلیل ، اول اینکه قبل از انقلاب هم این دو کشور هم مرز ما بوده اند و مقامات ان زمان همین ادعا را می کردند ولی توسط عده ای به قاچاق مواد مخدر به دلائل سیاسی متهم می شوند . دوم اینکه با ورود مواد مخدر صنعتی موضوع اعتیاد به ان، شکلی جدید میگیرد و بهانه های قبلی رنگ می بازند . مسئولین قضائی به جای در خواست هم فکری و کمک دیگران برای حل این معضلات مهم نمی توانند با زندانی کردن منتقدین جواب قانع کننده ای به افکار عمومی بدهند .
مردم در بی طرفی و انصاف صدا و سیما تردید دارند با پخش برنامه " دیروز - امروز – فردا هرگز قانع نخواهند شد .
در پنج سال گذشته از غارت اموال عمومی توسط آقا زاده ها بسیار گفته شده است ، و بسیاری از مردم در صداقت مسئولین رده اول و دوم تردید دارند ، بدون رسیدگی عادلانه به این ادعا ها اعتماد مردم باز نمی گردد .
سوالات بسیاری در جامعه مطرح است ، این سوالات را می توان جنگ نرم ، براندازی و یا هر چیز دیگری نامید ، اما حتما انکار بی حاصل است ، و موجب مطرح شدن سوالات بیشتری می گردد . تنها راهکار، صداقت بی قید و شرط و پذیرفتن اشتباهات است .

سید جواد مشیر
http://javadmoshir.blogspot.com/

Wednesday, July 28, 2010

هدف از تاسیس این وبلاگ



بنام خدا
هدف از تاسیس این وبلاگ
به عنوان کسی که طعم تلخ نقض حقوق بشر را چشیده وهنوز هم عوارض تلخ این نقض ها را هرشب و روز تجربه میکند ، برآن شدم تا تجربیات ودیدگاه های خود را در این زمينه بیان نمايم ، به این امید که بتوانم اندکی از ابعاد تلخ واسفبار نقض حقوق بشر را برای قربانیان وناقضان این حقوق روشن سازم . چون براین باورم که شناخت ومطالبه ی حقوق بشر توسط شهروندان ودرک عواقب نقض حقوق بشر از طرف ناقضان آن می توند زمینه ساز داشتن جامعه ی بهتر باشد. به عنوان کسی که در سن 16سالگی در جبهه ها شرکت داشته وبه اسارت نیرو های عراقی درآمده ودر مدت 5/8سال شاهد نقض حقوق بشر بوده وهنوز هم عواقب جسمی وروحی این دوران را تجربه می کنم ، برآن شدم تا تجربیات خود و همه ی کسانی که در این مورد نظریه ای دارند را در این وبلاگ به صورت آزاد منعکس نمایم.
در زمان اسارت از شدت گرسنگی خوابم نمی برد واز فرط گرسنگی از خواب زود هنگام بیدار می شدم .اکنون هر شب به امید این که بتونم 8 ساعت راحت بخوابم با انواع قرص ها به رخت خواب می روم ولی افسوس که پس از 4 ساعت از درد گرفتگی عضلات از خواب بیدار می شوم وسال هاست که خواب خوب را تجربه نکرده ام ، از درد رنج من ، صدام و حکومت بعث هیچ سودی نبرده اند، ولی درد من مانده است .اگر زندانبان عراقی با مقوله ی حقوق بشر آشنا بود وحکومت عراق درک می کرد که با نقض حقوق بشر نمی تواند عمر بیشتری داشته باشد ،به هیچ وجه این فجایع اتفاق نمی افتاد .
امروز شاهد آن بودیم که بازداشتگاه کهریزک تعطیل شد اگر مسؤلین این بازداشتگاه ومردم به حقوق وتکلیف خود آشنا بودند. چنین بازداشتگاهی هرگز تأسیس نمی گردید. اگر نیروهای امنیتی ،نظامی وقضایی با اصول مترقی حقوق بشر اندک اشنایی داشتند هیچ کس مورد شکنجه وآزار قرار نمی گرفت.اگر مسؤلین کشور با دقت بیش تری به مفاهیم حقوق بشر نگاه می کردند وبین مفهوم واقعی حقوق بشر واستفاده ابزاری دولت ها غربی از این حقوق تمایز قائل بودند ،به خوبی درک میکردند که با رعایت این حقوق بیشتر وبهتر می توانند حکومت کنند و در عین حال محبوب ملت خویش هم باشند.[1]
دیر یا زود ديگر زندانیان هم آزاد خواهند شد،ولی اثرات جسمی وروحی این مدت همیشه همراه آنها خواهد بود .اگر مسؤلین وکارکنان این بازداشتگاه ها تصویر روشنی از اثرات وزیان هاي روحي وجسمي نقض حقوق جوانان بازداشت شده می داشتند ، هرگز راضی به این اعمال نبودند . جوانان وبازداشت شدگان آزاد خواهند شد ، وبرای حداقل چهل یا پنجاه سال خاطرات این دوران را برای دیگران تعریف خواهند کرد. شاید افسانه های دروغین هم برای ان ساخته شود و یک کلاغ چهل کلاغ شود . حتی اگر بتوان با سانسور شدید و گرفتن تعهد از زندانیان انان را از افشای حقایق بازداشت ، حقایق باز توسط زندانبان ها وکارکنان زندان در اینده افشا خواهد شد ، پس بهترین راه جلو گیری از شرمساری در اینده ، رفتار خوب با زندانیان وقبول نظارت سازمان های مستقل مردم نهاد ، دلسوز وغیر وابسته است[2]
حقوق بشر بیش تر گمشده ی حاکمان ومسؤلین بايد باشد تا مردم . در دهکده ی جهانی امروز که همه دیوار های آن از شیشه های شفاف می باشند وبا تکنولوژی ارتباطی مدرن حتی دیوارهای زندان ها هم شیشه ای شده است و اخبار نقض یا رعایت حقوق بشر به سرعت در تمام جهان منعکس میشود ،هیچ چاره ا ی جز رعایت حقوق بشر نیست .[3] [4]
امروزه با این شفافیت ودیوار های شیشه ای مردم سفره ها ،زندان ها ،آزادی ها ،رفاه مادی و... را با همسایگان خود مقایسه می کنند و خود را صاحب حق شهروندی می دانند . پس برای بیش تر وبهتر کردن حکومت وتوسعه وترقی کشور هیچ راهی جز رعایت حقوق بشر وجود ندارد .
سید جواد مشیر



1 1 در صورت رعایت حقوق بشر از جمله ازادی رسانه های مستقل ، چرخش نخبگان ، پاسخگو بودن مسئولین و........عیب ها و ضعفهای حکومت خیلی زود اشکار می گردد وحکومت به زودی میتواند اشکالات را رفع نماید . رفع به موقع اشکالات و تخلفات باعث رضایت مندی مردم است .[1]
تصور کنید قبل از تعطیلی کهریزک به دستور رهبری سازمان مستقل مردم نهادی گزارشی را در این زمینه در مطبوعات منتشر می کرد ، [2]
امریکا با ان همه پیشرفت تکنولوژیک و قدرت رسانه ای نتوانست از افشای جنایت ابو غریب جلو گیری نماید .[3]
امریکا با ان همه پیشرفت تکنو لوژیک و قدرت رسانه ای نتوانست از افشای فجایع اب قریب جلو گیری نماید .[4]